قصه های مردم غیور آبادان
به گزارش شهر سرگرمی، پیش از فیلم های یدو و روزی روزگاری آبادان که سال جاری در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند، این مهرداد خوشبخت بود که سال گذشته و در سی وهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر با موضوع آبادان، فیلمی به نام آبادان یازده60 ساخت، اثری که جزو فیلم های برگزیده مردمی بود و در مراسم اختتامیه هم تندیس مقاومت را به دست آورد.
یکی از ویژگی های فرامتنی فیلم که البته به متن و خود فیلم هم راه پیدا کرد و روایت نویسنده و کارگردان بر دل نشست، آبادانی بودن خوشبخت بود. البته همچنان این ویژگی قابل مشاهده است و آبادان یازده60 با وجود اکران آنلاین در یک مقطع کوتاه، این روزها در برخی سینماها هم روی پرده است.
در این دو دوره اخیر جشنواره فیلم فجر، دست کم سه فیلم مرتبط با آبادان داشتیم؛ آبادان یازده60 به کارگردانی شما که برنده سیمرغ مقاومت شد، روزی روزگاری آبادان و یدو که سال جاری چند جایزه از جمله جوایز بهترین فیلم و بهترین کارگردان را به دست آورد. نظرتان درباره این رویکرد به آبادان در فیلم ها چیست؟
زمانی که ما داشتیم آبادان یازده60 را کار می کردیم، دوست عزیزم آقای مهدی جعفری فیلمبردار ما بود و از آن زمان می خواست همین قصه یدو را اقتباس کند. حتی ما در همان قصه رادیو آبادان هم یک بز داشتیم که واقعا در داستان اصلی هم حضور داشت و کارمندان رادیو از یک بز نگهداری و از شیرش استفاده می کردند. آقای جعفری می گفت من یک قصه راجع به این دارم و می خواهم آن را بسازم، اگر امکان دارد موضوع بزها را اینجا مطرح نکنیم. من هم به احترام ایشان و رفاقتی که داشتیم، ماجرای بز را از فیلمنامه حذف کردم و این داستان بعدا در فیلم یدو مطرح شد. فکر می کنم مثبت دیده شدن و تاثیر آبادان یازده60، انگیزه ای برای پیگیری ساخت فیلم های دیگر درباره آبادان ایجاد کرد و دست کم بی تاثیر نبود. هرچند قطعا از پیشتر درباره ساخت این فیلم ها فکر شده و برای این دو فیلمساز عزیز که هر دو هم جنوبی هستند، مهم بود فیلم هایی درباره آبادان بسازند. اما وقتی یک فیلم جنگی ساخته می گردد که جزو پنج فیلم مردمی جشنواره سال گذشته فیلم فجر هم می گردد، انگیزه مضاعفی برای فیلمسازان و مسؤولان ایجاد می نماید. بعد از آبادان یازده60 خیلی ها به من گفتند چرا راجع به آبادان، فیلم دیگری نمی سازی؟ برخی از مسؤولان گفتند آیا ایده دیگری درباره آبادان داری؟ یعنی با موفقیت فیلم در جشنواره و اکران، خیلی ها گفتند پس می گردد باز هم به ابعاد تازه و دیگری از جنگ در آبادان پرداخت. قطعا این طوری نیست که آبادان یازده60 آغاز نماینده یک اتفاق درباره ساخت سری فیلم هایی با موضوع آبادان باشد، چون معمولا هر فیلم که در ایران ساخته می گردد، کارگردانش سال ها و ماه ها به آن فکر نموده و پیگیرش بوده است، اما به نظرم ساخت آبادان یازده60 این فرایند را تسریع و جو خوبی در این زمینه ایجاد کرد.
آبادان چقدر ظرفیت دراماتیک و لوکیشن و قصه دارد که سینمای ایران هنوز سراغ آن نرفته است؟
با تحقیقاتی که من دارم و دیگر دوستان هم قطعا دارند، آبادان همین الان به اندازه 20 فیلم سینمایی، موضوع جذاب و تاثیرگذار و تکان دهنده برای روایت دارد، چون آبادان و خرمشهر خیلی موقعیت ویژه ای در جنگ داشتند. محاصره آبادان و سقوط خرمشهر پر از قصه است و موقعیت های پیچیده جنگ شهری دارد و ما مقاومت های واقعی مردمی را در این دو شهر می دیدیم. ما فیلمسازان باید درباره این مقاومت ها و قصه ها فیلم بسازیم. حتی درباره آبادانِ الان و این مردم هم می گردد فیلم ساخت؛ این که مسؤولان امروز چطور به مردمی که سال ها قبل آن طور قهرمانانه مقاومت کردند و غیرت و جوانمردی به خرج دادند، نگاه می نمایند.
به جز آبادان یازده 60، باز هم قصه و ایده و خاطره ای درباره آبادان دارید که قصد کارگردانی اش را داشته باشید؟
بله، چند ایده دارم که البته مربوط به من نیست بلکه اتفاقات واقعی متعلق به آبادان بود که دراماتیک شده است. یکی از مهم ترین آنها که امیدوارم وزارت نفت بتواند پای کار بیاید و من بالاخره آن کار را بسازم، راجع به دلاوری های نیروهای صنعت نفت آبادان است. قصه مربوط به پالایشگاه نفت آبادان و اتفاق بزرگی است که زمان محاصره آبادان افتاد.
یکی از مساله های همیشگی درباره آبادان و جنوب در فیلم ها و سریال ها (البته مثل هر نقطه دیگری از ایران)، بحث گویش و لهجه است که معمولا با نارضایتی هایی از سوی مردم آن مناطق همراه می گردد. بهترین راه حل در این زمینه چیست؟
چون من خودم بچه آبادانم، سعی کردم این لهجه در آبادان یازده 60 رعایت گردد. ضمن این که ما تمرینات زیادی با بازیگران آبادانی و غیرآبادانی داشتیم. آقای جهانگیر میرشکاری صدابردار ما بود که خودش اهل آبادان است و به شدت روی لهجه آبادانی تسلط دارد. ایشان در هدفونش به دقت دیالوگ ها را می شنید و اشتباه های لهجه را اصلاح می کرد. خودم هم حضور داشتم و دوستان آبادانی دیگری هم ما را همراهی و یاری مان می کردند. راه حل همین است که از نیروهای بومی در این زمینه استفاده کنیم و بازیگرانی که از شهرهای دیگر مثل تهران می آیند، لهجه را تمرین نمایند و خودشان را با شرایط نقش وفق دهند. در همین آبادان یازده 60، بازیگران غیرآبادانی حتی زمانی که جلوی دوربین هم نبودند، سعی می کردند از اصطلاحات آبادانی استفاده نمایند و به نوعی پشت دوربین هم آبادانی بودن را زندگی می کردند.
اگر اشتباه نکنم، خودتان از دانش آموخته های انجمن سینمای جوان هستید. در این سال ها انجمن سینمای جوان آبادان را رصد می کنید و آیا استعدادهایی هستند که راه سینماگران آبادانی را ادامه دهند؟
من زمانی که داور جشنواره های استانی هستم یا وقتی برای نمایش فیلم هایم به شهرهای جنوبی می روم یا برای برگزاری کارگاه های آموزشی دعوت می شوم، خیلی بچه های مستعدی را می بینم. شهرستان های دیگر هم که می روم، همین طور است و جوانان خیلی عطش یادگیری، فیلم ساختن و حضور در سینمای حرفه ای را دارند. جدا از این که خودشان باید خیلی کوشش نمایند، حتما باید دولت یاری بیشتری به پرورش استعدادها کند. حداقل مانعی برای استعدادها ایجاد نکند. فکر می کنم دولت با ندانم کاری، برنامه ریزی نکردن ها و انتخاب مدیران اشتباه، مانع بروز و رشد استعدادها می گردد. مسؤولان انجمن سینمای جوان کوشش های خود را در این زمینه انجام می دهند، اما مسؤولان بالاتر باید متوجه بودجه ها و حمایت ها باشند. آنها باید بدانند به هر استانی باتوجه به شرایط خودش یاری کرد، نمی گردد فرمول استان خوزستان را برای استان هرمزگان یا استان های دیگر به کار برد. این مساله یک درکی می خواهد و شاید بیشتر از آن احتیاج به عرق و وطن پرستی و انسان دوستی دارد تا به کشف استعدادهای جوان و پرورش آنها بها داده گردد.
بهترین فیلمی که درباره آبادان ساخته شده چیست؟
نمی توانم جواب درستی برای این سوال پیدا کنم، چون من همه فیلم هایی را که راجع به آبادان ساخته شده، ندیده ام.
این روزها آبادان یازده 60 در برخی سینماها اکران شده؛ در این شرایط چقدر به دیده شدن این فیلم، آن هم بعد از اکران آنلاین امیدوارید؟
مردم آبادان یازده 60 را در اکران جشنواره و بعد اکران عمومی و بعد هم اکران آنلاین دیدند و خوشبختانه آن را دوست داشتند. چون سالن های سینما در چند مقطع و برای مدتی تعطیل بود، به تازگی باز هم در برخی سینماها اکران شده است. فکر می کنم حدود دو هفته دیگر وارد شبکه نمایش خانگی هم بگردد. اگر اشتباه نکنم تنها فیلم سازمان اوج باشد که هزینه خودش را برگردانده است. هم فیلم با بودجه کمی ساخته شد و مردم هم آن را دوست داشتند. برخی مخاطبان به من گفته اند فیلم را چند بار در اکران آنلاین دیده اند. فیلم از سوی منتقدان هم با اقبال خوبی روبرو شد و تقریبا 98درصد نقد مثبت داشت. تقریبا نقد منفی نداشت، مگر یکی دو نقد مغرضانه از سوی منتقدانی که خیلی هم در سینما جدی گرفته نمی شوند.
منبع: روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین