رویکرد جاه طلبانه مکرون به کرملین
به گزارش شهر سرگرمی، امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه به این نتیجه رسیده که اینک بهترین زمان برای تقویت روابطش با مسکو است و سه فرآیند عمده را در این زمینه دخیل می داند.
جغرافیای رفتاری و عملنمودهای سیاسی جهان یک بار دیگر تغییر نموده است، چین رو به اوجگیری دوباره دارد، امریکا از مسئولیت های بین المللی اش فاصله گرفته و روسیه با حجم وسیعی از سرزمینی که استفاده درست و کاملی از آن نمی گردد، تحت الشعاع ابتکارهای چین قرار گرفته اما استقلال عمل خود را کاملاً حفظ نموده است. شرایط سه کشور فوق، به مکرون می گوید اگر شریکی برای کارهای بعدی خود می خواهد انگشت روی نام روس ها بگذارد زیرا آنها در عین رقابت با چین، بر سر مواضع استراتژیک و فلسفه ها و عقاید حکومتی با این کشور بسیار پرنفوس شرق آسیایی وجوه مشترک فراوانی دارند و در نتیجه همراه داشتن روسیه کم و بیش به معنای وارد شدن به معادلات چینی ها هم هست. فرانسه این مسئولیت را هم برای خود قائل است که به روس ها بگوید از گسترش بخشیدن به روابط مالی خود با اروپا بهره خواهند گرفت و این بهتر از کار کردن با چینی است که اگر یکی به طرف روسی بدهد حداقل دو چیز را از آنها خواهد گرفت. شاید هم باید ولادیمیر پوتین را برنده اصلی این معادلات دانست زیرا وی که ابتدا بیست سال پیش به قدرت رسید، وعده داده بود نقش پیشرو روسیه را در معادلات بین المللی و در تدوین استراتژی های فراملیتی احیا و مسکو را به مرکز پرکار فعالیت های اروپایی تبدیل خواهد نمود و شاید اینک از چنان نقطه ای چندان دور نباشد.
ایده و باور روس ها هرچه باشد، رویکرد فرانسه و چند عضو فعال دیگر ناتو به دولت مرکزی مسکو ، پوتین و هم کیش های او را یک بار دیگر به هرم سیاست سازی ها در اروپا ارتقا خواهد بخشید. اگر دلیل دیگری را برای دست همکاری دادن فرانسوی ها به روس ها قائل باشم پرکردن خلأ قدرتی است که طی سال های اخیر در اروپا به وجود آمده و کمتر نیرویی در غرب اروپا حال خوشی برای فرورفتن در قالب یک قدرت بزرگ دارد.
آلمان همسو با صدراعظم لرزان خود (آنگلا مرکل) اقتصاد متجلی اش را دچار خدشه هایی می بیند، ایتالیا همچنان بی صاحب است و انگلیس چنان در گرداب برگزیت غوطه می خورد که فقط به بقای خود می اندیشد و وقت و وسیله ای برای ایفای نقش یک کلانتر را در سطح قاره ندارد. مکرون حتی به این نتیجه رسیده که در این روزهای خاص و در فقدان یک قدرت بزرگ و حاکم خودش می تواند صحنه گردان شرایط جدی سیاسی منطقه و یک کشور پیشرو برای کل اروپایی ها باشد ولی لازمه این امر حمایت روس ها از آنها و ایجاد زمینه های لازم برای خودنمایی مکرونی است که درد بی تجربگی بارها آزارش داده و شنبه های هر هفته به سبب تظاهرات و اعتراض های بیکران مردم کم معیشت فرانسه به وی چیزی همانند کابوس است. با این حال مکرون بر این باور است که حتی شواهد و نشانه های تاریخی نیز رویکرد او به مسکو را موجه جلوه می دهد زیرا در زمان زمامداری شارل دوگل در فرانسه نیز دولت پاریس عادت داشت مناسبات و معامله های خود با روس ها را وسیله مستحکم سازی روابطش با بعضی قدرت های غربی قرار بدهد و به همگان بگوید که چون با کمونیست های حاکم بر شوروی طرف معامله است بیمی از هیچ کس ندارد و بزرگان اروپای غربی هم اسباب دغدغه اش نمی شوند. با این حال بازگشت مکرون به سیاست هایی که 50 سال از به کارگیری آنها می گذرد، تعدادی از کشورهای اروپا و بخصوص ملل مرکز و شمال این قاره را نگران و نسبت به کاخ الیزه بدبین نموده و آنها می پرسند آیا راه آمدن با شرکای همیشگی، انتخابی بهتر برای مکرون نبود. سؤالی که این رئیس جمهوری جوان پاسخ صریحی به آن نمی دهد اما کیست که نداند وی با جاه طلبی هرچه بیشتر تمامی سیاستگذاری های فوق را به تنهایی و بدون مشورت با شرکای همیشگی اش تدوین نموده و باورش این است که اینک در فهم روابط و نیازهای بین الملل چیزی از همتاهایش کمتر ندارد.
* منبع: Project Sgndicate
منبع: ایران آنلاین